الهه ناز

دخترم ذایقه ات درحال تغییره قبلا عاشق پنیر پیتزا بودی ولی الان چندان تمایلی نداری هنوزعاشق دنت شکلاتی هستی وطعم کاراملی هم به ان اضافه شده قبلا عاشق کله پاچه بودی وپای ثابت کله پاچه خوردن بابابا بودی ولی حالا لب نمی زنی ماکارونی  باقلا پلو ورشته پلوهنوزدوست داری پیراشکی گوشت روجدیدا دوست داری وهمینطور برای صبحانه پن کیک .آبگوشت هم خیلی دوست داری میانه چندانی با سبزی درغذانداری سبزی پلو آش خورشت قورمه سبزی دوست نداری اگرهم قرارباشه بخوری دونه دونه سبزی هاروجدا میکنی خیلی دوست داری توی آشپزی به من کمک کنی مخصوصا اگه قرارباشه کیک یا نون بپزیم     ...

آخر بهمن ماه مصادف با تولد بابای دوست داشتنی است البته امسال مصادف بود با برگشتمان ازمسافرت به خاطرهمین امسال باعجله برای بابا کیک درست کردیم ویه جشن سه نفره گرفتیم البته شما دوست داشتی تا لحظه آخر بابا متوجه جشنمان نشود برای همین به بابااجازه نمی دادی سراغ یخچال برود ومدام هم درگوش من میگفتی مامان کی کیکو بیاریم ؟وآخرهم طاقت نیاوردی وباهیجان فریادزدی بابایی تولدت مبارک  اینهم شام که باعجله درست شد ...

پرنسسم فرصتی پیش آمد که سفر شش روزه ای به شمال داشته باشیم توی مسیر کنار جاده پوشیده بود ازبرف که مناظرزیبایی روخلق کرده بودکوه های پوشیده ازبرف برای شما وما که امسال متاسفانه تا الان برف نداشته ایم هیجان انگیز بود.شمال برای شما درچند چیز خلاصه میشود ماسه بازی  دریا جوجه اردک ودیدار دوستت محمدکه البته امسال یه خرگوش هم بهش اضافه شد وقتی هم که صحبت ازبرگشت میشد شما دچار دل دردوبیماری کذایی  میشدید   ...

دخترنازنینم اوایل ماهی که سپری شدیه شب هوای دریاچه چیتگر کردی وقتی رسیدیم دریاچه نم نم بارون شروع شد وشماهم که عاشق بارون جست وخیزهای شما درزیر بارون دیدنی بودباذوق علاقه پرنده ها وماهی هاروبه بابایی نشون میدادی بالاخره بااصراردرحالیکه کمی خیس شدیم رضایت دادی برویم و البته نتیجه اش هم سرماخوردگی وتب چندروزه ای بود که شمارودرگیر کرد  ...

سلام عزیز دردونه بالاخره ازاین سرماخوردگی سمج خلاص شدیم چندروزی بی اشتها وبی حوصله بودی ولی خداروشکر برگشتی روروال یلدا خانم شیطون بلا . بعضی روزا باهم نونوایی میکنیم ومن مقداری خمیر به شمامیدم البته اول حسابی دستاتوتمیز میکنی بعد یه مدتی باخمیر شکلهای مختلفی درست میکنی ودراخر شکلی روکه دوست داری توفرمیذاریم تابپزه البته درشکل دادن نانهای من هم کمک میکنی. هنوزبه نقاشی علاقه وافرداری هرروزچندتا نقاشی میکشی وتصمیم داری بزرگ شدی نقاش بشی .یه روز ازمن پرسیدی فرش چه جوری درست میشه  تصمیم گزفتم عملی نشونت بدم روی یه تخته گوشت بلااستفاده یه چله کشی ساده واولیه انجام دادیم وشما استقبال کردی قرارشد بعدازتمام شدن یا جامدادی درست کنیم یای...